الهام ظریفیان | شهرآرانیوز وقتی از هویت بصری شهری صحبت میشود، انتظار از مشهد به عنوان شهر امام رضا (ع) و اولین کلان شهر مذهبی کشور این است که مهمترین دلیل وجود و فلسفه شکل گیری شهر مشهد، یعنی امام رضا (ع) و مفاهیم مرتبط با فرهنگ رضوی بیشترین نمود را در هنرهای شهری اکران شده در آن داشته باشد.
سال ۱۳۸۹ نخستین دوسالانه یادمانهای شهری رضوی با حضور استادان برجسته مجسمه سازی ایران مانند بهروز دارش، مرحوم اصغر کفش چیان مقدم، طاهر شیخ الحکمایی، احمد نادعلیان و هادی تقی زاده در هیئت داوری، توسط شهرداری مشهد برگزار شد. محوریت اصلی این دوسالانه المانهایی با موضوعات امام رضا (ع) و فرهنگ رضوی بود، اما دیگر موضوعات شهری را نیز به طور جنبی پوشش میداد. دومین و سومین دوره این دوسالانه به همین ترتیب برگزار شدند. در سال ۱۳۹۵، اما این دوسالانه در دهه کرامت به طور اختصاصی با موضوعات مرتبط با امام رضا (ع) برگزار شد.
پس از آن و در پی تغییرات مدیریتی و سیاست گذاری ها، برگزاری جشنوارهای مستقل در حوزه المانهای رضوی لغو و ساخت المانهای رضوی در دل جشنوارههای استقبال از بهار که از چهارده سال پیش تاکنون هرسال توسط شهرداری برگزار شده است، ادامه یافت. بااین حال، کیفیت آثار ساخته شده در این حوزه همواره در میان کارشناسان و هنرمندان مورد بحث بوده است. بسیاری بر این باورند که بعد از چهارده سال اکران ویژه آثار حجمی هنر شهری، دست کم در موضوعات مرتبط با مفاهیم رضوی، باید از ماکت سازی و بزرگ نماییهای سطحی عبور و به سمت رویکردهای مفهوم محور حرکت کنیم. در این گزارش سراغ دو هنرمند شناخته شده سالیان گذشته مشهد در حوزه هنرهای شهری رفتیم.
هنرهای شهری میتوانند به عنوان شناسنامه یک شهر، یک میدان یا یک چهارراه شناخته شوند و فضای بصری آن محدوده را تحت تأثیر قرار دهند. با محوریت قراردادن معنویت در شهر مقدس مشهد، این سؤال مطرح است که المانهای موجود در این شهر چقدر توانسته اند سبب تغییر چهره آن به عنوان یک شهر مذهبی شوند. پیش از پاسخ به این سؤال شاید بهتر باشد ببینیم در سالهای گذشته چه رویکردهایی در ساخت المانهای شهری در مشهد مورد توجه قرار گرفته اند.
حسین ششکلانی، تصویرساز و هنرمند شناخته شده مشهدی در حوزه هنرهای شهری که آثار زیادی از او در فضاهای شهری مشهد به نمایش درآمده است، با تفکیک معنا و مفهوم در هنرهای شهری، میگوید: از نگاه نشانه شناسی سه رویکرد متفاوت به هنرهای شهری وجود دارد. رویکرد اول، رویکرد مبتنی بر ارجاع تصویر رئالیستی است. برای مثال وقتی به زیارت امام رضا (ع) میرویم، تصاویر معماری و تزیینات محیطی را میبینیم و مانند همان را در اثر هنری مان ارائه میکنیم.
این یک ارجاع تصویری است و ارجاع تصویری، لزوما ارجاع مفهوم نیست؛ فقط ما را یاد مشهد و حرم میاندازد. درست است که ارجاع تصویری در نهایت به امام رضا (ع) میرسد، اما باید ببینیم تأثیر آن چقدر است. در ارجاع تصویری، تأثیر بیشتر نوستالژیک و احساسی است و ما را به یاد محیطی که برای زیارت به آنجا رفته بودیم میاندازد، نه مفاهیمی که ائمه (ع) میخواهند بیان کنند. این رویکردی است که اتفاقا بیشترین آثار هنر شهری با همان ساخته و جانمایی میشوند؛ یعنی آثاری دارای تصاویر رئالیستی که ما را به محیط زیارت ارجاع میدهند، نه خود امام رضا (ع).
این هنرمند که از اولین سالهای شکل گیری جشنواره استقبال از بهار شهرداری مشهد عضو اصلی اتاق فکر بوده و در دورههای مختلف جشنواره در ترکیب داوران حضور داشته است، ادامه میدهد: رویکرد دیگر هنر شهری با محوریت رضوی، رویکرد نشانه محور است؛ یعنی باید نشانهای طراحی کنیم که آن نشانه ما را به مفهوم برساند. به این نشانه، نماد گفته میشود که در واقع زیرمجموعه نشانه است. نماد یعنی چیزی که وقتی آن را میبینیم، به یاد چیز دیگری میافتیم و این نماد صرفا رئالیستی یا برگرفته از محیط نیست. امکان دارد خاطرهای در حرم داشته باشیم و وقتی با آن خاطره روبه رو میشویم، یاد حرم بیفتیم.
او میافزاید: رویکرد سوم، رویکرد مفهومی است. برای مثال اگر بخواهیم فرهنگ رضوی و توصیههای ائمه (ع) به ویژه امام رضا (ع) را در المانها و عناصر بصری شهری نشان بدهیم، باید مفهوم این توصیهها را به تصویر تبدیل کنیم. اگر اسم امام رضا (ع) در آن بیاید، بهتر است، اما اگر هم نیاید، اشکالی ندارد. مثلا حدیث «سلسلةالذهب» برای ما شیعهها مهم است، پس باید آن را مفهوم سازی کنیم؛ اما مفهوم سازی به این معنی نیست که گنبد امام رضا (ع) یا نقاره خانه را در اثرمان نشان بدهیم. خود مفهوم را باید به گونهای بازسازی کنیم که ذهن ما از لحاظ بصری به آن سمت برود.
این حدیث از مبانی عقیدتی ماست و به ما توصیه میکند پایبند به ولایت باشیم تا گمراه نشویم و ما باید این را نشان بدهیم. به نظرم میرسد به این رویکرد در هنرهای شهری کمتر توجه شده است. یعنی اغلب حتی اگر بخواهیم اثری درباره حدیث «سلسلة الذهب» هم بسازیم، به سمت خوش نویسی و تابلوسازی از آن میرویم. این هم در جای خودش بد نیست، اما به نظر میرسد باید بیشتر به سمت مفهوم سازی حرکت کنیم و فقط شبیه سازی نکنیم.
ششکلانی با تأکید بر اینکه بیشتر المانهای رضوی از نوع ارجاعات تصویری مرتبط با معماری حرم هستند، میگوید: این نوع در جای خودش خوب است، اما برخی مواقع این آثار آن قدر زیاد میشوند که تأثیرشان را از دست میدهند. مثلا المانی را که نمونه واقعی آن در حرم سه متر است، در بیست متر درست میکنیم یا نگین انگشتر را در ابعاد بزرگ میسازیم. این آثار که صرفا نوعی ماکت سازی از عناصر معماری حرم اند، بد نیستند، اما وقتی درصد زیادی از آثار این گونه باشند، محل اشکال اند. وقتی جنس اصلی را داریم و خود حرم بهترین کاشی کاریها را دارد، چه دلیلی دارد که دوباره ماکتهایی مصنوعی از آنها درست کنیم. بی گمان هرچقدر هم هنرمندانه باشند، به پای نمونه اصلی نمیرسند.
او ادامه میدهد: در رویکرد مفهومی باید به این نکته توجه کنیم که کار هنری، کار آموزشی نیست. امکان دارد در خدمت آموزش باشد، اما در این حوزه نمیگنجد. کار هنر، اشاره کردن است. مانند یک ویترین جذاب است که شما را جذب میکند تا داخل مغازه بروید.
پریا غیاث زاده، دیگر هنرمند مشهدی که آثارش بیشتر در بخش المان در سالهای مختلف جشنواره استقبال از بهار در مشهد نصب شده و به نمایش درآمده است، از تکرار نمادهای کلیشهای در المانهای رضوی انتقاد میکند و میگوید: نگاه مدیران بیشتر در ارائه هویت بصری شهر با موضوعات امام رضا (ع) و فرهنگ رضوی، صرفا نمادهایی تکراری است.
به عنوان مثال، استفاده از نماد گنبد در همه کارهای امام رضایی، تأثیر خودش را در ذهن مخاطب از دست میدهد. در حالی که مفاهیم رضوی مفاهیم عمیقی هستند و خیلی فراتر از این میتوان درباره آنها کار کرد. مجسمههای «سلام» در میدان شهدا یا المان فرزندی که مادرش را کول کرده است در چهارراه احمدآباد، شاید غیرمستقیمترین و درعین حال مستقیمترین المان رضوی در شهر باشند که حال خوبی را به مخاطب القا میکنند. اینها المانهایی هستند که به صورت غیرمستقیم تأثیر فرهنگ رضوی بر شهروندان را نشان میدهند.
او با بیان اینکه بیشتر آثار هنر شهری اکران شده در مشهد با موضوعات رضوی آثاری سطحی هستند، میگوید: دلیلش این است که این آثار در بازه زمانی کوتاهی تولید میشوند و نگاهی که گفته شد، درباره آنها وجود دارد. اغلب فرصت مطالعه و درگیرشدن هنرمند با موضوع به او داده نمیشود.
این هنرمند میافزاید: درصد زیادی از المانهای رضوی آثار موقتی هستند که به صورت افراطی در آذین بندی استفاده میشوند؛ درحالی که المانهای دائمی بیشتر میتوانند مفاهیم عمیق رضوی را به مخاطب انتقال دهند. ضمن اینکه هویت بصری فقط با المان ساخته نمیشود. اجرای تئاتر و برنامههای تعاملی نیز خیلی میتواند در تعمیق مفاهیم رضوی مؤثر باشد؛ اما بیشتر مدیران صرفا به دنبال یک لقمه آماده به نام المان هستند تا بتوانند در یک نقطه آن را نصب کنند.
غیاث زاده میگوید: ما جزو معدود شهرها بعد از تهران هستیم که این حجم از المان را در شهر داریم. وقتی تعداد المانها بیشتر از حد شود، موجب نابینایی بصری میشود. به گونهای که مخاطب، دیگر آنها را نمیبیند و به آنها اهمیت نمیدهد. در این دیدگاه المانهایی که این نمادها را نداشته باشند، المان رضوی محسوب نمیشوند.
در ادامه این گزارش با رئیس اداره هنری سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری مشهد گفتگو کردیم و از وی درباره سیاستهای شهرداری در ایجاد هویت بصری شهر مشهد با استفاده از مفاهیم رضوی پرسیدیم.
علی مسافری درباره تغییر سیاستها در دهه گذشته و نمود آثار امام رضایی در هویت بصری شهر مشهد، میگوید: از سال ۱۳۹۷ که آخرین دوسالانه یادمانهای شهری رضوی برگزار شد، تا کنون مدیران و سیاستها بارها تغییر کرده اند و با اینکه پس از آن، این جشنواره به صورت مستقل ادامه پیدا نکرد، هرسال بخشی از آثار آذین بندی، نقاشی دیواری و المانها در جشنواره هنری استقبال از بهار را آثار مرتبط با موضوعات امام رضا (ع) تشکیل داده اند. ضمن اینکه سفارش آثار به طور خاص به هنرمندان نیز در این سالها روال معمول خودش را داشته است.
رئیس اداره هنری سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری مشهد به آمار آثار امام رضایی در جشنوارههای مختلف استقبال از بهار اشاره میکند و میگوید: از سال ۱۳۸۸ تاکنون بیش از ۳ هزار مترمربع نقاشی دیواری بر ۱۲۰ دیوار، ۱۵ المان دائم شهری، ۱۴۰ المان موقت، بیش از ۳۵۰ آذین بندی شهری با موضوعات مرتبط با فرهنگ رضوی و امام رضا (ع) اجرا شده است.
وی در پاسخ به اینکه این آمار چه درصدی از کل آثار را تشکیل میدهد، میگوید: درباره المانهای رضوی با ارائه آمار درصدی مخالفیم، چون ممکن است پانزده اثر ۵۰ درصد بودجه آثار دائم را به خود اختصاص دهند؛ اما در همه فراخوانهای منتشرشده، این موضوع یکی از محورهای اصلی جشنواره بوده است. از نظر کمی، تعداد کارهای مرتبط با امام رضا (ع) نسبت به کل آثار شهری خوب بوده است، اما هنوز نیاز به کار بیشتر دراین زمینه وجود دارد.
مسافری با تأکید بر اینکه برگزاری جشنوارهای مستقل در حوزه المانهای رضوی خیلی ظرفیت ندارد، میگوید: به این معنی که باتوجه به چندبعدی بودن جشنواره، فضای بیشتری برای کار نداریم. فضاهایی که در عرصه شهری میتوانیم کار کنیم، دیوارها، آیلندها یا میدان گاهها هستند. این مکانها در طول دورههای گذشته به تناوب با آثار امام رضایی کار شده اند؛ از آینه کاری ها، کاشی کاری ها، طرحهای آهو و... فراوان در آنها کار کرده ایم.
مسافری میافزاید: ما المانهای رضوی را مبتنی بر مکان در نظر میگیریم. باور داریم که بعضی مکانها که زائران بیشتر به آنها مراجعه میکنند، اگر با نماد و نشانههای رضوی عجین شوند، خیلی میتوانند به تعمیق هویت مشهد امام رضایی کمک کنند. به عنوان مثال سال گذشته، المان «به پناه آمده» و تندیسهای حاوی القاب امام رضا (ع) را در ورودیهای شهر کار کردیم. هرسال آثار زیادی دارای نمادهایی مانند نقاره خانه، خادمان، کبوتر، آهو و... را در شهر نصب میکنیم.
او درباره افزایش سهم آثار رضوی در فضاهای موجود نیز توضیح میدهد: فضاها دارای هویت مکان هستند و جشنواره استقبال از بهار نیز چندبعدی است. امسال موضوعات امام رضا (ع)، ایثار و شهادت، بهار و ماه رمضان را در این جشنواره داریم، سال گذشته هم همین طور بوده است.
از فضاهای موجود، تعدادی را باید برای جانمایی آثار امام رضایی کنار بگذاریم که بیشتر در خیابانهای منتهی به حرم و مکانهای زائرپذیر قرار دارند؛ اما جشنواره بخشهای ماه رمضان، بهار و ایثار و شهادت هم دارد و باید مکانهایی را نیز به جانمایی آثار این بخشها اختصاص دهیم. در جاهای دیگر باید آثاری با موضوع ماه رمضان، بهار و ایثار و شهادت را کار کنیم. چیدمان و تنوع موضوعات نیازمند این است که مکانهایی را برای موضوعات مرتبط خالی بگذاریم.
او تأکید میکند: تجربه پانزده ساله ما نشان میدهد باید سلیقههای مختلف را در نظر بگیریم و موضوعات مختلف را در مکان و جایگاه خودشان کار کنیم. مردم در نظرسنجیها بارها به ما گفته اند که به تنوع موضوعات شهری علاقه مندند، یعنی خواستار این هستند که به همان اندازه که به موضوعات دینی پرداخته میشود، موضوعات اجتماعی و فرهنگ فولکلور هم کار شوند.
وی میافزاید: نظرسنجیهای دورههای مختلف نشان داده اند زمانی که ما این تعادل را حفظ نکردیم، مردم در ردههای اول و دوم همچنان علاقهمند به موضوعات فولکلور، بهار و طبیعت بوده اند. کارهای خوب با موضوع امام رضا (ع) همواره دیده شده است و مردم به آنها نمره خوب داده اند، اما زمانهایی که آثار، کمتر پس زمینه فولکلور و اجتماعی داشته اند، نارضایتی مردم بیشتر بوده است.